دفاع روزنامه اصلاحطلب از کشف حجاب
به گزارش فرهنگ نیوز، این روزنامه در شماره امروز خود نوشته
است: اگر كسي نماز نخواند، قطعا برخورد امنيتي و قضايي با او
راهحل نيست، زيرا نخواندن نماز، امنيت و نظم را نقض نميكند،
در حالي كه از نظر مسلمانان اين عبادت خيلي مهم است.
در مقابل توقف خودرو در محل ممنوع، با عكسالعمل و جريمه
پليس مواجه ميشود كه به معناي برخورد حقوقي و امنيتي
است.
حال پرسش اين است كه طرحكنندگان مساله حجاب از كدام
منظر به موضوع نگاه ميكنند؟ آيا فقدان حجاب نظم و امنيت
را به هم ميزند يا يگ گزاره ديني در خطر قرار ميگيرد؟ اگر
دومي است، در اين صورت بايد گفت عدم رعايت حجاب اهميت
بسيار كمتري از ترك نماز يا روزه يا ساير احكام ديني دارد،
پس چرا به اين احكام پرداخته نميشود؟
ولي اگر از منظر ديگر، يعني برهمزننده نظم اجتماعي به
موضوع نگاه شود، در اين صورت اصليترين روش براي برخورد
با مساله، پليس و دادگاه است و شيوههاي ديگر در مراتب
بعدي قرار ميگيرند.البته در اين صورت بايد چند نكته را روشن
كرد. اول اينكه چه حدي از بيتوجهي به حجاب نظم اجتماعي
را تهديد ميكند؟ آيا اين حد مربوط به حجاب شرعي است؟
در اين صورت آيا ميتوان گفت عدم رعايت حجاب شرعي در
هر حدي كه باشد، نظم اجتماعي را تهديد ميكند، قطعا
پاسخ مثبت نيست، همان طور كه نخواندن نماز هم ربطي به
نظم اجتماعي ندارد. تعيين اين حد بسيار مهم است. حتي در
مكانهاي گوناگون نيز حد مذكور فرق ميكند.
چرا باید حجاب اجباری باشد؟
يكي از مهمترين تعارضات در اين زمينه از سوي مراجع رسمي
نشان دادن فيلمهايي است كه زنان خارجي در آنها با نوعي
از پوشش هستند كه براي زنان فيلمهاي ايراني اين پوشش
ممنوع است. در حالي كه هر دو فيلم از تلويزيون پخش
ميشوند و اگر اثرات سوئي بر نظم اجتماعي داشته باشد،
فيلمهاي خارجي با پوشش غيرمحجبه زنان نيز چنين اثراتي
را خواهند داشت.
خبر آمد که تو ای گل پسر فاطمه (س) بیمار شدی !
زار شدم
با دلم بر سر بالین تو احضار شدم
قوت چشم من از قوت چشمان تو است
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
اللهم احفظ قائدنا امام سید علی خامنه ای
عیادت مسئولین عالی نظام از رهبر معظم انقلاب
این امور عبارتند از:
1ـ احياء حق الله
يكي از توابع و نتايج خوردن لقمه حرام، ضايع شدن حق خداوند است،
چرا كه انسان با انجام اين معصيت، از اوامر الهي سرپيچي كرده و به
حريم محرمات الهي تجاوز نموده است و حقي را كه خداوند بر عهده
او داشته ضايع و پايمال نموده است. حال براي احياء نمودن اين حق،
تنها راه توبه و استغفار است و به قول امام علي «عليه السلام» هيچ
شفيعي بهتر از توبه نيست «لاشفيع انجح من الأستغفار»(1)، و
خداوند خود اين راه را بر ما هموار نموده، آنجا كه مي فرمايد:
فمن تاب من بعد ظلمه و أصلح فان الله يتوب عليه(2), كسي كه بعد از
ظلمش توبه كند و به اصلاح گذشته بپردازد، خداوند توبه اش را
مي پذيرد. همچنين از رسول گرامي اسلام «صلي الله عليه و آله»
نقل شده: «من اكل لقمة من الحرام فقد باء بغضب من الله فان تاب
تاب الله عليه و ان مات فالنار اولي به»(3). كسي كه لقمه اي از مال
حرام بخورد مورد خشم و غضب الهي قرار مي گيرد، پس اگر به درگاه
خداوند توبه كند، خداوند توبه او را مي پذيرد، ولي اگر بدون توبه از دنيا
برود مستحق آتش دوزخ است.
2ـ اداء حق الناس
يكي از اموري كه در اسلام مورد تأكيد و اهتمام قرار گرفته است،
حفظ و حرمت اموال ديگران است و خداوند با صراحت، صاحبان ايمان
را از اين كار ناپسند نهي مي كند يا أيها الذين آمنوا لا تأكلوا اموالكم
بينكم بالباطل(4), اي كساني كه ايمان آورده ايد اموال خود را از
طريق باطل و نا مشروع نخوريد. در حديثي پيامبر «صلي الله عليه و آله»
مي فرمايد: «حرمة مال المسلم كحرمة دمه»(5) احترام اموال مسلمانان،
برابر با حرمت و احترام خون آنان است.
حال با توجه به چنين اهميتي بايد بيان شود كه تنها راه رهايي از حقوق
ضایع شده ديگران، اين است كه صاحب حق، راضي شود و حقش به او
برگردانده شود. روزي شخصي از امام باقر «عليه السلام» سئوال كرد:
من مدت زمانی والی و حاكم (از طرف بني اميه) بر مردم بوده ام، آيا
می توانم توبه کنم؟حضرت فرمود:نمي تواني توبه كني مگر اين كه
حق هر کسی را که ضایع کردی به او برگرداني.(6)
به همين خاطر است كه حضرت علي «عليه السلام»
مي فرمايد: «جعل الله سبحانه حقوق عباده مقدمة لحقوقه
فمن قام بحقوق عباد الله كان مؤدياً الي القيام بحقوق الله»(7)
خداوند حقوق بندگان را بر حقوق خودش مقدم كرده، از اين رو
كسي كه حق بندگان را ادا نمايد، حقوق خداوند را هم ادا خواه
د كرد. پس اگر كسي هيچ حق الله اي به عهده اش نباشد،
ولي حق الناس بر عهده اش باشد بخشيده نمي شود تا آن
شخص از حق خودش بگذرد و راضي شود.
فرجیدانا عزل شد/نجفی سرپرست شد؟!
دکتر روحانی در اقدامی عجیب، محمدعلی نجفی را که
قبلا نتوانسته بود رای اعتماد مجلس را برای وزارت
آموزش و پرورش کسب کند و به دلیل مشکل قلبی از
میراث فرهنگی هم استعفا داده بود، به سرپرستی
وزارت علوم منصوب کرد؟!
به گزارش جام نیوز؛ کیهان نوشت: محمدعلی نجفی درباره زمان
اعلام گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت علوم گفت: انشاءالله
خودم گزینه پیشنهادی خواهم بود.
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به این سؤال که آیا استعفای
دکتر توفیقی در راستای توافقهای انجام شده با مجلس بوده
است، گفت: خیر من هیچ توافقی با هیچ فرد یا ارگانی انجام
ندادهام و دکتر توفیقی در وهله اول میخواستند برای استفاده
از فرصت مطالعاتی که یک سالش به خاطر مسئولیت هایی که
برعهده داشتند و به تأخیر افتاده اقدام کنند. درهمین راستا
احتیاج داشتند تا چند ماهی وقت آزادتری داشته باشند.
وی با بیان اینکه دکتر توفیقی به عنوان یک صاحبنظر در مسائل
دانشگاهی آمادگی کامل خود را برای هرنوع کمک اعلام کردند،
گفت: ایشان اظهار کردند که در بیرون از وزارتخانه هم میتوانند
در موارد لازم به وزارت علوم کمک کنند. لذا تقاضا داشتند به
عنوان مشاور سمت رسمی نداشته باشند اما به عنوان صاحب
نظر در مسائل دانشگاهی اعلام آمادگی کردند که هرگونه کمک
به وزارت علوم انجام دهند.
ماموریت توفیقی به نجفی محول شد!
توفیقی در فتنه سال ۸۸ از جمله کسانی بود که با دامن زدن به
دروغ تقلب در جمع دانشجویان، آنان را به تشنج تحریک میکرد.
نجفی در عین حال دیروز در حاشیه دیدار رئیسجمهور با ایثارگران
در مشهد گفت: معرفی شدنم به عنوان وزیر علوم واقعیت ندارد و
این که گفتهام به عنوان وزیر معرفی میشوم، فقط یک شوخی بود.
محمدعلی نجفی سال گذشته برای تصدی وزارت آموزش و پرورش
از شورای شهر تهران استعفا داد اما با ۱۳۳ رأی مخالف نمایندگان
نتوانست به وزارت برسد.
(مجلس به نجفی اعتماد نکرد)
(جام تقلبی مدال افتخار نجفی)
وی سپس به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی وگردشگری
منصوب شد اما چند ماه بعد با بیان اینکه بیماری قلبی دارد و
پزشک معالج وی، او را از مسئولیت سنگین منع کرده از این سمت
استعفا کرد.
نجفی پس از آن از سوی رئیسجمهور به عنوان دبیر ستاد هماهنگی
اقتصادی دولت منصوب شد و سرانجام پس از برکناری فرجی دانا از
وزارت علوم، به عنوان سرپرست وزارت علوم منصوب گردید.
اکنون این سؤال مطرح است که آیا بیماری قلبی آقای نجفی که
مانع از تصدی مسئولیت سازمان میراث فرهنگی میشد، مشکلی
برای مدیریت یک وزارتخانه حساس و پرمسئولیت ایجاد نمیکند؟
ثانیا آیا عوامل عدم اعتماد مجلس به وی که ریشه در عدم مرزبندی
صریح نجفی با فتنهگران دارد، برطرف شده است؟ در حقیقت
معرفی نجفی نوعی مقابلهجویی با مجلس است حال آن که
نمایندگان مجلس به تأسی از رهبر معظم انقلاب توقع دارند روند
امور در وزارت علوم اصلاح شود.
مانور تجمل با حضور نجفی سرپرست وزارت علوم در مشهد +عکس
میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد،نگین درخشان وطن،
السلطان ابا الحسن، حضرت رضا(علیه السلام)مبارک باد
بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات
بر شافع ما روز قیامـت صـلوات
در شـام ولادتـش که شادنـد همـه
بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات
تولد امام(علیه السلام):
حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدﺓ الحرام سال 148 هجری
در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل
شده است که: "هنگامیکه به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه
ثقل حمل را در خود حس نمیکردم و وقتی به خواب میرفتم، صدای
تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لاالهالاالله" را از شکم خود
میشنیدم، اما چون بیدار میشدم دیگر صدایی بگوش نمیرسید.
هنگامیکه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد
و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان میداد؛
گویی چیزی میگفت."(2)
نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی
نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در
اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند
که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.(3)
امامت - مدت امامت و تعداد فرزندان امام رضا(علیه السلام)
سبط بن جوزی در تذکرة الخواص، پسران حضرت ر اچهار تن، که با
حذف حسین، به شرحی که ذکر شده نام برده است، اما شیخ مفید (ره)
بر این است، که امام هشتم (علیه السلام) را فرزندی جز امام
محمد جواد (علیه السلام) نبوده است و ابن شهر آشوب و طبرسی در
اعلام الوری، نیز بر همین اعتقاد می باشند، و آنچه از نظر ما محقق است
این است که امام هشتم (علیه السلام) فرزندی جز امام محمد جواد
(علیه السلام) نداشته اند و آنچه غیر از این گفته شده، به ثبوت نرسیده
است و خداوند به حقیقت حال داناتر است.
مدت امامت امام رضا (علیه السلام) 20 سال می باشد.
اگر دلتان هوای مشهد الرضا کرده است...
حدیث سلسلة الذهب:
در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف میفرمودند، برکات زیادی
شامل حال مردم آن منطقه میشد. از جمله هنگامیکه امام در
مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی
قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که
خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال
حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی،
به همراه گروههای بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت،
مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند
امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند
میدهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی
از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا
یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان
مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از
مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از
شدت شوق میگریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند،
بر مرکب امام بوسه میزدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده
بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم میخواستند
که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از
مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه
از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از
رسول خدا(ص) و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق
سبحانه و تعالی املاء فرمودند:
"کلمه لاالهالاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید
داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد
ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام(ع) فرمودند:
"اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم."
این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه
لاالهالاالله که مقوم اصل توحید در دین میباشد، اقرار به
امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام
میباشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است.
در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط
توحید را قبول ولایت و امامت میدانند.
طرح/ ضامن آهو!
گفتی که بلا بلا بلا ، گفتم چشم ،
از روز الست با رضا گفتم چشم
من آمده ام تا به ولایت برسم،
گفتی انا من شروطها گفتم چشم
نقشه دشمن نفی مشترکات شیعه و سنی است/ مسلمانان
در مسئله فلسطین دست برتر را دارند
بسم الله الرحمن الرحیم
گوشهای از پیام امام خمینی(ره)به مناسبت کشتار بی رحمانه
مردم تهران در ۱۷ شهریور ۵۷:
…چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن
به چشم میخورد، آری این چنین است راه امیرالمومنین علی(ع)
و سرور شهیدان امام حسین(ع)؛ ای کاش خمینی در میان شما
بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته میشد…
۱۷ شهریور از ایام الهی است که باید ذکر آن را زنده نگه داریم.
تنها چندروز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد
1357، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی
روی کار آمدهبود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور،
محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس
مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود،
دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.
اندکی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در
تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حکومت شاهنشاهی
شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم
شهریور به وقوع پیوست.
دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانیای به نام
علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی
بود که به صورت انفرادی عمل مینمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود.
از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و
نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله گردیدند.
غافل از آنکه از ساعت 6 صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران
ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرابود و اجتماع بیش از
سه نفرهم ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح
همانروز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.
فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق
شوند و وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند، به سوی آنان آتش
گشودند. گلولهباران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به
طول نینجامید.
پس از ۱۷ شهریور علاوه بر اینکه مردم در بهشت زهرا (س) به
زیارت شهدا میرفتند، تندترین شعارها را علیه رژیم شاه سر
میدادند؛ یکی از شعارهای مردم این بود که «ولی عهدت بمیرد
شاه خائن؛ چرا کُشتی جوانان وطن را».
شاه خائن فکر کرد، توانسته مردم را با کشتار سرکوب کند اما همین
خونها بود که انقلاب را به ثمر رساند و همین شهدا تا انقلاب
مهدی (عج) از انقلاب اسلامی محافظت میکنند.
***یادشان زنده و راهشان جاویدان***
شفای بیمار آلمانی توسط امام رضا(ع)
به گزارش فرهنگ نیوز ، برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور
۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد
امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع)
برگزار شد.
وی خاطره خود را این گونه روایت کرد:
این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر
در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم:
۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و
با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت:
پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم
آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت
و تعهد در راه هدف مى شناختم. (صحیفه امام، ج15، ص: 173و 174)
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
با کمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهید قدوسى به دوستان شهید
خود پیوست. شهیدى عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود؛
و اخیراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. این جانب
سالیان طولانى از نزدیک با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا
و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف مى شناختم.
شهادت بر او مبارک و وفود الى اللَّه و خروج از ظلمات به سوى نور
بر او ارزانى باد.
راهى است که باید پیمود و سفرى است که باید رفت. چه بهتر که در
حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامى شربت شهادت نوشیدن
و با سرافرازى به لقاء اللَّه رسیدن. و این همان است که اولیاى معظم
حق تعالى آرزوى آن را مى کردند و از خداى بزرگ در مناجات خود
طلب مى کردند.
گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى، و خصوص شهداى
اخیر ما، که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق
شتافتند، و افتخار براى اسلام و ننگ و نفرت براى دشمنان دژخیم ملت
شریف آفریدند.
این جانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردى، که
در رأس شهربانى و قواى انتظامى در حال انجام وظیفه بودند و بدین
تحفه الهى نایل شدند، را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قواى
مسلح تبریک و تسلیت عرض مى کنم؛ و از خداى تعالى رحمت براى
آنان و صبر و شکیبایى براى خانواده محترمشان خواستارم.
ننگ و خسران بر کسانى که گمان مى کنند با این شرارتها ملت شریف
ایران را که براى اقامه عدل اسلامى قیام نموده اند از صحنه مبارزه با
کفر خارج مى نمایند و تن به عار و ذلت ابرقدرتهاى جنایتکار مى دهند.
این کوردلان شکست خورده نمى بینند که مادران و پدران و فرزندان و
همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار
مى نمایند و چون کوهى در مقابل حوادث ایستاده اند. گویى اینان از
شدت یأس به جنون کشیده شده اند؛ و چون خود را مطرود ملت
مسلمان مى بینند، از ملت ایران انتقام مى کشند.
از خداوند تعالى هدایت براى جوانان گول خورده، و خذلان براى سران
از خدا بیخبر آنها خواستارم.
سلام و درود بر شهیدان راه حق. رحمت بر شهداى اخیر اسلام.
و السلام على من اتبع الهدى.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
(صحیفه امام، ج15، ص: 173و 174)
در دوازدهم مرداد 1306 شمسى ، در شهر كوچك نهاوند فرزندى
به دنيا آمد كه نامش را على ناميدند. پدرش (ملااحمد)، از علماى
بزرگ شهر بود كه پس از سالها تحصيل در حوزه علميه نجف به
درجه اجتهاد نايل شد و به زادگاه خود برگشت و به ارشاد مردم
پرداخت .
على دوران كودكى و نوجوانى را تحت تربيت درست خانواده
سپرى كرد. با خواندن ، نوشتن ، قرآن ، نماز و احكام شرعى آشنا
شد و در پانزده سالگى سال ( 1321) وارد حوزه علميه قم شد و
در مدرسه فيضيه حجره اى تهيه نمود.
على در حوزه علميه قم به تحصيلات خود ادامه داد و در نهايت
تنگدستى از تحصيل دست برنداشت . مقدمات علوم اسلامى را
نزد استادانى فرزانه مانند آية الله صدوقى فراگرفت و از محضر
استادان اخلاق حوزه علميه قم بهره جست . او از ابتداى طلبگى
به تهذيب اخلاق ، ساده زيستى ، نظم و استفاده از فرصتها
اهميت بسيار مى داد. پشتكار او موجب شد تا دروس مقدمات
و سطح حوزه را به پايان برساند و وارد عالى ترين مرحله دروس
حوزه شود. على سالها در درس خارج آية الله بروجردى و
امام خمينى(ره) شركت كرد و از خرمن دانش آنها، خوشه ها چيد.
بسيارى از خطبه هاى نهج البلاغه را حفظ بود. علاقه بسيارى به
اهل بيت(علیهم السلام) داشت و همواره در مجالس سوگوارى
شركت مى كرد. بسيار محتاط بود و از غيبت و دروغ بسيار پرهيز
مى جست و به درس و بحث علاقه وافرى نشان مى داد.
قدوسى با تمام توان در راه پيشبرد هدفهاى اصلاحی مدرسه تلاش
مى كرد.رهبر انقلاب حضرت آية الله العظمى خامنه اى(مدظله العالی)
در اين باره فرموده است :
" چند خصوصيت در ايشان وجود داشت . كه نه تنها من ،
بلكه همه را جذب مى كرد، يكى از آنها صداقت و صفاى اين
مرد بود... خصوصيت دوم پركارى و پشتكارى ايشان بود...
اگر رياست مدرسه حقانى با كسى غير از آقاى قدوسى بود
من باور نمى كردم كه اين مدرسه به اين اندازه از
ارزش و آثار مى رسيد.
مدرسه حقانى از زمانى كه آية الله قدوسى مديريت آن را
بر عهده گرفت ، تا پيروزى انقلاب اسلامى ، يكى از سنگرهاى
مبارزه در برابر رژيم پهلوى بود. طلاب مدرسه همگى مقلد
امام(ره) بودند. ساواك بارها به مدرسه يورش برد و شمارى از
طلبه ها را دستگير كرد. بسيارى از اعلاميه ها در اين
مدرسه تكثير مى شد.
مدرسه حقانى ، مدرسه علميه نمونه قم بود. نظام آموزشى
و ادارى مدرسه چنان به موفقيت رسيد كه متوليان بسيارى از
مدارس علميه قم و مشهد از الگوى موفق اين مدرسه درس
گرفته ، و به اصلاح نظام ادارى - آموزشى مدارس پرداختند.
بسيارى از طلاب جوان ، با علم ، خوشفكر، متقى و آگاه به
مسائل سياسى اين مدرسه ، پس از پيروزى انقلاب اسلامى
در مسؤ وليتهاى اجرايى ، قضايى و سياسى ،
خدمتهاى شايانى به انقلاب نمودند. "
اين مجاهد نستوه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، از طرف
امام خميني (ره ) به دادستاني کل انقلاب اسلامي ، منصوب شد
و در اين سنگر به خدمت پرداخت . سرانجام اين عالم رباني در
اثر انفجاري توسط منافقين کوردل به فيض شهادت نائل آمد
و در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد .
روحش شاد و يادش گرامي باد .
سالگرد شهادت سرتيپ وحيد دستجردي,
رئيس وقت شهربانی کشور (1360 ش)
سرهنگ هوشنگ وحيد دستجردي در سال 1304 در اصفهان
به دنيا آمد. وي پس از پشت سر گذاشتن دروس ابتدايي و
متوسطه، در سال 1328 وارد آموزشگاه شهرباني شد و پس
از 32 سال خدمت در پست هاي مختلف باز نشسته شد.
اين شهيد بزرگوار که از طرفداران نهضت اسلامي به رهبري
امام خميني (ره) به شمار مي رفت، پس از پيروزي انقلاب،
در اسفند 1357 به خدمت دعوت گرديد و در 24 اسفند 1359
به رياست شهرباني کل کشور منصوب شد. سرهنگ وحيد
دستجردي سرانجام در واقعه انفجار دفتر نخست وزيري در
8 شهريور 1360 به شدت زخمي شد و شش روز بعد بر اثر
جراحات وارده، به شهادت رسيد.
ياد اين شهيد بزرگوار گرامی و راه مقدسش پر رهرو باد.
«محمد خاتمی» تابستان خود را چگونه گذراند؟
«خاتمی» در یادداشت خود چنین آورده است: آلبوم موسیقی
«بر من گذشت» اثر تازهای است در موسیقی اصیل ایرانی با
صدای گرم و خواستنی هنرمند جوان آقای بابک بابایی که در
اجرا،انتخاب شعر و آهنگ، ابتکارات ارزندهای را در آن شاهدیم.
رجا نیوز نوشت:چندی پیش آلبوم موسیقی «بر من گذشت» به
خوانندگی «بابک بابایی» روانهی بازار موسیقی کشور شد که
البته توجه چندانی را هم جلب نکرد. اما تنها نکتهی جالب این آلبوم
موسیقی، یادداشت «سید محمد خاتمی» بر آن بود. «خاتمی»
در یادداشت خود چنین آورده است: «آلبوم موسیقی
«بر من گذشت» اثر تازهای است در موسیقی اصیل ایرانی با
صدای گرم و خواستنی هنرمند جوان آقای بابک بابایی که در
اجرا،انتخاب شعر و آهنگ، ابتکارات ارزندهای را در آن شاهدیم.
این اثر ضمن وفاداری به میراث گرانسنگ موسیقی اصیل و
سنتی ایرانی،به یک معنی،اثری نو و متضمن نوآوریهای
در خور توجه است که میتواند برای نسل امروز نیز جذاب
باشد. به یاری خداوند این گام آغازین گام های بلند دوری را
در پی خواهد داشت و بر غنای میراث ارجمند هنر و فرهنگ
این مرز و بوم خواهد افزود.»
اما یادداشتنویسی بر آلبوم موسیقی خوانندگان نوظهور،
تنها تمهید «سید محمد خاتمی» برای پر کردن اوقات فراغتش
در تابستان نبود. او به تازگی با یادداشتش بر فیلم
«شهر موشها ۲» سعی کرده است که خبرساز شود تا شاید
از احتمال پرفروش شدن این فیلم نوستالژیک و خاطرهساز،
آوازهای هم نصیب او گردد.