یکی از این نیازهای وام گرفته شده از غرب که ابتدا در طبقه مرفه
نشین جامعه ایرانی بروز پیدا کرد و بعد در دیگر طبقات پایینتر اقتصادی
شایع شد، نگهداری از حیوانات در خانه بود که از سگ و گربه شروع
شد و حالا نوبت به نگهداری از نوع وحشی آنها مانند کروکودیل، شیر
و ببر، انواع مارها، انواع سگها، میمون، سنجاب، انواع گربهسانان،
خرس و... در محیط کاشانه و زندگی رسیده است.
نمونهای از نگهداری یک حیوان وحشی در یکی از آپارتمانهای تهران
زندگی با حیوانات در جوامع غربی نیز مدتها است که ادامه دارد و این
فرهنگ به دیگر کشورها و مردم جهان نیز صادر شده است. برای رسیدن
به جواب علت این کار باید دامنه بیشتری از این موضوع را بررسی کنیم.
زندگی با حیوانات، اولویت اول انگلیسیها
بسیاری از مردم انگلیس حیوانات خانگی خود را به اعضای خانوادههای
شان ترجیح میدهند و میگویند بیشتر مایلند تعطیلات خود را به جای
خانواده با حیوانات خانگی خود بگذرانند. یونایتدپرس گزارش داده که
نتایج یک نظرسنجی از دارندگان حیوانات خانگی در انگلیس نشان
میدهد چهل و هفت درصد آنها در زمان دوری از خانه بیشتر دلشان
برای حیوانات خانگیشان تنگ میشود تا اعضای خانواده و سیزده
درصد نیز گفتند اگر امکان انتخاب داشته باشند، بیشتر ترجیح میدهند
تعطیلات خود را به جای اعضای خانواده با حیوانات خانگی خود بگذرانند.
مردم انگلیس ترجیح میدهند تعطیلات را با حیوانات خانگی خود بگذرانند
نمونههایی از ازدواج با حیوان در جوامع غربی
گرایش ایرانیها به نگهداری حیوان خانگی
همانطور که در بالا اشاره شد موج نگهداری حیوانات خانگی در ایران
تشدید شده و علت آن را میتوان از دو منظر دید. یکم، وجود کمبودهای
روانی و عاطفی که به دلیل وجود آسیبهای فردی و خانوادگی بوجود
آمده و دوم، تبلیغ رسانههای مختلف داخلی و خارجی برای تبلیغ و
تشویق این نوع از زندگی میباشد.
طلاق، تک فرزندی و تنهایی...
با تغییر خانوادههای با جمعیت به خانوادههای هستهای، دیگر
خانوادهها علاقه یا توان برای نگهداری بیش از یک فرزند ندارند و برای پر
کردن تنهایی فرزند خود و با توجه به افزایش روحیه فرزندسالاری، ترجیح
میدهند یک همبازی از جنس حیوان خانگی برای او بیاورند. کودکان و
نوجوانانی که عمده وقت خود را صرف بازیهای کامپیوتری و کارتونهای
غربی میکنند که در آنها داشتن یک حیوان خانگی موضوعی عادی
بوده و به نوعی به فرهنگ تبدیل شده، و با توجه به الگوگیری آنها از این
کارتون، بازی و فیلمها، میتوانند پدر و مادر خود را که برای تامین
نیازها و خواستههای زندگی ساعتها در بیرون از خانه مشغول هستند
برای خرید حیوان خانگی متقاعد کنند.
برخی از افراد نیز بخاطر شکستهای عاطفی ناشی از خیانت، طلاق،
مرگ عزیزان و تنهایی به نگهداری حیوانات روی میآورند تا آلام ناشی
از خلاءهای عاطفی را جبران نمایند.
پرستیژ اجتماعی با نمایش سگ!
بعضی از علتهای علاقه به حیوانات در میان جوانان و برخی خانوادههای
ایرانی نشان از تلاش برای دست یافتن به گونهای از پرستیژ اجتماعی
است. از نظر آنها به نمایش گذاشتن سگ در معابر عمومی نوعی تشخص
به حساب میآید در نتیجه این شیوه از تفکر به خانوادههای متوسط
شهری هم کشیده شده و جزو لاینفکی از زندگی شهری و کلاس
اجتماعی آن هاشده است. به دست آوردن موقعیت اجتماعی از طریق
جلب توجه دیگران و چشم و هم چشمی با همسایهها و اقوام، در پیشی
گرفتن نگه داری از نژادی خاص و یا حیوانی گرانقیمت برای عدهای تبدیل
به یک تفریح و سبک خاصی از زندگی شده است.
بعضی افراد برای به دست آوردن موقعیت اجتماعی سگ خود را در معابر
عمومی به نمایش می گذارند
ناگفته نماند که در بسیاری از اوقات خیابانگردی این حیوانات (بخصوص
سگ) موجب آزار و آسیب به دیگر شهروندان کشور شده که به همین
دلیل قوانینی برای این موضوع توسط مجلس شورای اسلامی تصویب
گشته اما این قوانین با حمله سایتهای فارسی زبان خارج از کشور
مواجه شده است.
ناراحتی سایتهای فارسی زبان غربی از قوانین مجلس شورای اسلامی
رسانههای فارسیزبان و زندگی با حیوانات
بسیاری از رسانههای فارسی زبان خارج از کشور گزارشهایی برای
مخاطب ایرانی از مزایای استفاده از حیوانات در خانه منتشر میکنند
و بعضی از آنها مانند بیبیسی فارسی اقدام به فراخوان ارسال
عکس از حیوانات خانگی ایرانیها کرده است.
از مزایای نگهداری حیوانات خانگی از منظر این رسانهها میتوان به
افزایش طول عمر، افزایش روابط اجتماعی، رسیدن به آرامش بیشتر،
افزایش سلامتی بدن و... نام برد؛ در واقع رسانههایی مانند شبکه
«من و تو»، بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و سایتهای دیگر از این
جریان با معرفی و تبلیغ این فرهنگ، به دنبال پاسخ دادن به خلاءهای
بوجود آمده از تضعیف خانوادهای است که خود آنها متهم ردیف اول
برای تضعیف این نهاد استراتژیک هستند.
اخبار و گزارشهای سایتهای بیبیسی و دویچهوله فارسی برای نگهداری حیوانات خانگی
نگهداری حیوانات خانگی به ویژه سگ و گربه میتواند منشایی برای
انتقال انواع میکروب و قارچهای پوستی به انسان شود. افرادی که
سابقه آلرژی، حساسیت پوستی و تنفسی دارند به دلیل ریزش مکرر
موی سگ و گربه بیشتر در معرض این خطرات هستند. نگهداری هر
نوع حیوان از جمله سگ و گربه عامل انتقال عفونتهای پوستی،
عفونتهای انگلی، سالمونلا، لیپتوسیروز، انواع ژیاردیا، بیماریهای
قارچی، انواع حیوان گزیدگی، مانند کک و کنه و لارو مهاجر است.
الزاما با زدن واکسن یا دارو تمام بیماریهای این حیوانات قابل
پیشگیری نیست. حتی در کشورهای اروپایی که نگهداری حیوانات
خانگی مثل سگ و گربه مرسوم است بر این نکته اذعان دارند
که نگهداری این حیوانات مشکلساز و عامل انتقال بیماری میباشد.
بازدن واکسن یا دارو تمام بیماریهای حیوانات خانگی قابل پیشگیری نیست
آرامش در کنار سگ و گربه حاصل میشود؟
در دنیای استرسزای امروز هرکسی به دنبال خریدن متاع ارزشمندی
است که با آن زندگی کند و به «آرامش» برسد؛ آرامش خریدنی یا
خوردنی نیست بلکه آرامش بهدست آوردنی است آن هم از مسیر
درست و با قواعد استاندارد مخصوص به خودش. زمانی که افراد و
خانوادهها در حوزه ارتباطات فردی و اجتماعی آگاهی کافی نداشته
باشند و به لحاظ ارتباطات اقناع نشوند، با آدرس راههای تقلیدی از
زندگی غربی دست به اقداماتی مانند زندگی با حیوانات برای کسب
آرامش روانی میزنند.
خلاءهای عاطفی باید ازطریق كانال صحیح خودش رفع شود؛ زندگی با
حیواناتی مانند سگ که در روایات ما نجس تلقی شده است، بیشتر
موجب اختلال در ارتباطات اجتماعی فرد میشود زیرا انس با حیوان
هیچگاه برای انسان رشد حاصل نمیکند و همچنین موجب میشود
ابراز احساس به همنوع و تمایل برای تشکیل خانواده که لازمه حرکت
جامعه میباشد، بشدت کم و حتی از بین برود. تحمل اضطرابها و
تسکین فشارهای روانی بیشتر با افزایش ایمان بدست میآید تا
همنشینی با حیوانات.
ایزدی ها چه کسانی هستند؟
به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، ایزدیها از اقلیتهای
مذهبی کرد هستند که در شمال عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه و
قفقاز زندگی میکنند.
ایزدیها به زبان کردی و با گویش کرمانجی صحبت میکنند، و آیین آنان
ایزیدی است که یک دین باستانی کردی است و در آئینهای باستانی
چون مانوی و زرتشتی ریشه دارد.
البته اجداد ایزدیان به وسیله شیخ عدی مسلمان شدند. شیخ عدی و
ملک طاووس دو عنصر مهم در آیین ایزدیاناند. طاووس، نماد طایفه یزیدیه
است؛ ایزدیان معتقدند که طاووس نماد «فرشته اعظم» است.
ایزدیها چند نفر هستند ؟
آمار رسمی و مشخصی در مورد شمار ایزدیان در دست نیست، و شمار
آنان در عراق، سوریه، ترکیه و قفقاز، تا پانصدهزارنفر برآورد میشود که
حدود دویستهزارنفر از آنان در عراق زندگی میکند. البته تحسین سعید
بیک رئیس ایزدیان گفته است که آنان در عراق بین ۶۰۰٬۰۰۰ الی ۷۰۰٬۰۰۰
نفر و در دنیا نیز حدود ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر هستند.
ایزدی یعنی چه؟
گفته می شود که ایزدی از واژه فارسی ایزد مشتق شده است که به
معنی الهه یا ربالنوع است. نام ایزدی، که ایزدیها خود را به آن مینامند،
به معنی "پرستندگان خدا" است.
* پیشینه
این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشتهاست و تحت
تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفتهاست و عقاید مهرپرستانه و ثنویت
زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و
عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شدهاند.
ایزدیها، قرنها در کوهستان حلوان و نواحی آن در عراق این سکونت
گاهها در روستاهای دورافتاده و در انزوا زیستهاند ولی برخی آنان را با نام
«شیطانپرست» میشناسند، عنوانی که ایزدیها با آن مخالفند.
البته با وجود آنکه در باور ایزدیها، دین آنان پیشینهای به قدمت تاریخ
بشر دارد اما مورخان، کیش ایزدی را در شمار دیگر فرقههایی طبقهبندی
میکنند که پس از اسلام، به نیت احیای سنتهای پیشینیان و با انگیزه
حفظ و بازیافت هویت تاریخی در نقاط مختلف خاورمیانه زاییده شدند و
رشد کردند؛ هرچند بنیانگذارانشان صوفیهای مسلمان بودند.
ایزدیها تاریخ مذهب خود را به چهارهزارسالپیش میرسانند اما به گفته
پژوهشگران، کیش ایزدی در قرن چهاردهم میلادی در جنوب جلگه
بینالنهرین پدید آمدهاست.
عقاید ایزدیها تلفیقی از مذاهب گوناگون است که در این منطقه رواج
داشتهاند.
اعتقاد به تناسخ و سیر تکاملی روح از طریق زایشهای پیدر پی و دمیده
شدن در کالبدهای پیاپی، ایزدیها را با مسالک شرقی پیوند میدهد.
ایزدیها هم مثل بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که «جهان
و هرچه در او هست» از چهار عنصر اصلی یعنی «آب، باد، خاک و آتش»
ترکیب یافتهاست.
ایزدیها همچون صوفیان در مراسم خود به ذکر و سماع میپردازند و
پیروان این کیش، به طبقات پیر و شیخ و مرید تقسیم میشوند.
البته برخی جوانان ایزدی صرف نظر از باورهای اجدادی خود مبنی بر
دوریگزیدن از پیروان دیگر ادیان، وارد جنبشهای چپگرا در میان کردهای
عراقی شدند و در صف پیشمرگهها با رژیم صدام جنگیدند. خانوادههای
آنان نیز چون بسیاری دیگر از کردهای عراقی آماج حملات ارتش رژیم
سرنگون شده بعث قرار گرفتند.
پس از سرنگونی رژیم بعث و خروج اشغالگران آمریکایی از این کشور،
ایزدیها برای نخستینبار در قانونگذاری و حکومت سهیم شدهاند، و
نمایندگانی در مجلس محلی منطقه کردستان عراق و همچنین پارلمان
ملی این کشور دارند.
با این حال، نخستین ایزدی که قانونگذار شد، نه در عراق بود و نه در
هیچ کجای دیگر در این منطقه؛ بلکه دختر جوانی بود در آلمان که از سوی
حزب سوسیال دموکرات این کشور به پارلمان اروپا راه جُست.
فلکناز اوجا که هشت سال پیش در سن ۲۲ سالگی نماینده پارلمان اروپا
شد و اکنون دومین دوره قانونگذاری خود را در جمع قانونگذاران اتحادیه
اروپا میگذراند، از خانوادهای کرد ایزدی از ترکیه در آلمان متولد شده و
روابط نزدیکی با گروههای کرد ترکیه دارد.
گفته میشود در آلمان سیهزار ایزدی زندگی میکنند که عمدتاً از
پناهندگان کرد عراقی و ترکیهایاند و بزرگترین جامعه ایزدی در خارج از
قلمروی اجدادیشان را تشکیل میدهند.
زنان ایزدی در "سنجار" عراق، لباسهای سنتی سفید میپوشند؛ آنها
مانند سایر اقوام عراق در زمان رژیم بعث بهشدت زیرفشار بودند؛ و رژیم
صدام آنها را وادار میکرد از قلمروی کوهستانی خود به زمینهای بایر
کوچ کنند؛ طی این کوچهای اجباری، بسیاری از مراتع و کشتزارهای
آنها نابود شد، بسیاری از آنها مجبور به ترک عراق شدند و اینک به
عنوان پناهنده در کشورهای غربی زندگی میکنند.
آیت اللهی که پول های شاه را رد کرد
دروس مقدماتی علوم دینی را نزد آیات سعید تنکابنی، جعفر رشتی،
وی بعد از مراجعت به کشور به شهر مقدس قم رفت و مدت دو سال به
وی با ورود به ایلام خود را نمایندهی مراجع عظام معرفی کرد و احیای
وقتی محمدرضا شاه پهلوی در ۱۳۵۷ جهت دیدار از ایلام، وارد آن شهر شد،
این گونه اقدامات وی باعث شده بود تا شهر ایلام یکسره در اختیار
وی قبل از انقلاب، فرماندهی حراست و امنیت شهر ایلام را بر عهده داشت
در روز ۱۲ بهمن و با اعلام ورود امام به کشور، همراه مردم به خیابان آمد و
در پی این اقدامات، ضد انقلاب به انجام اقدامات ایذایی علیه وی پرداخت.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وی در سنگر مقاومت حاضر شد و
وی سپس لشکر امیرالمؤمنین (ع) را بنیان نهاد که یکی از لشکرهای
در وادی رحمت
دوستان آیت الله حیدری، زمانی او را در مسیر لقاء خدا یافتند که حضرت
امام (ره) در عکس العمل خبر بیماری ایشان با تاثر فرمودند:
«دوستان ما یکی یکی می روند.»
سرانجام این مرد سنگر و محراب این زاهد و همقدم امام در نیمه شبعارف بزرگ حضرت آیت الله بهاءالدینی در ملاقات با جمعی از مردم ایلام
فرمودند:
«باید او را در قبرستان ایلام دفن می کردید تا خدا به یمن وجود او عذاب
را از قبرستان شما دور می داشت.»
السلام علیک یا بقیه الله
نهم ربیع الاول آغاز امامت حضرت مهدی (عج) مبارک باد
شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
ما نوکر وارباب تویی مهدی (عج )جان
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
قرآن کریم درباره سرنوشت حضرت عیسی بن مریم(ع) چنین می گوید:
«وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما
«و گفتارشان که ما عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و بر دار آویختند
مطابق آیات مذکور از یک سو حضرت عیسی (ع) به آسمان بالا رفته
يکي از عوامل تأثير گذار در پيشرفت انقلاب جهاني مهدوي و برقراري
در سخنان پيامبر(صلي) و ائمه معصومين (ع) پيرامون انقلاب جهاني
«منّا مهدیُ الامهِ الذی یُصَلی عیسی خَلفَه» (2)
«مهدی امت که عیسی پشت او نماز می گذارد از ماست».
پيش از تحريف حقايق، در انجيل واقعي حضرت عيسي بن مريم (ع)
روزی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله وسلم) خوشحال بود و
شب و روزی نیست مگر اینکه برای من در آن تحفه ای از جانب خداوند
« و منکم القائم یصلی عیسی بن مریم خلفه اذا اهبطه الی الارض من
« از شما است قائم که از ذریه علی و فاطمه و از فرزندان حسین است و
پيامبر گرامي اسلام (ص) دربارۀ گفتگوي مهدي (عج) و عيسي (ع) چنين
«لا تزال طائفه من امتي يقاتلون علي الحق ظاهرين الي يوم القيامه
«گروهي از امتم بر اساس حق تا روز قيامت پيکار پيروز و آشکار دارند،
در اين حديث نبوي که اهل سنت و شیعه هر دو نقل کرده اند، گفتگوی
همچنین در حدیث معراج نبوی آمده است خدای متعال به دنبال بیان ولایت
و آخرین راهنما مردی از اهل بیت توست است که پشت سرش عیسی بن
در این حدیث قدسی ضمن تصریح بر این که عیسی بن مریم (ع) یاور
پینوشت:
1/ قرآن کریم، سوره نسا، آیه 157
2/ بحار الانوارج 52
3/ کشف الغمه فی معرفة الائمه، ابو الحسن علی بن عیسی بن الفتح اربلی، دارالکتاب
4/ بحارالانوار، ج51، ص78.
سران فتنه را در زمان مناسب محاکمه میکنیم / حصر سران فتنه
مصوبه شورای عالی امنیت ملی است
آیت الله صادق آملی لاریجانی در جلسه عالی مسئولان قضایی با
گرامیداشت سالروز حماسه 9 دی به گوشه هایی از ماجرای فتنه 88 و
طراحی و اقداماتی که رنگ و بوی براندازی داشت اشاره کرد و به میزان
گفت : لُب فتنه 88 یک کودتا است، بنده نمی خواهم ادعا کنم که همه
کسانی که به دنبال این مسیر رفتند به دنبال براندازی بودند ولی در مسیر
براندازی قرار گرفتند و معتقدیم حتما یک طراحی بیگانه در پشت این قضیه
وجود داشته است.
رئیس قوه قضاییه تاکید کرد: فتنه 88 دعوای شخصی نیست که بگوییم
آیت الله آملی لاریجانی با اشاره به حصر سران فتنه بر اساس مصوبه
رئیس قوه قضاییه در پایان تاکید کرد: ما در محاکمه سران فتنه هیچ مشکل
آیا می توان امشب و فردا گناه کرد؟
به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ، در بخشی از این حدیث آمده
که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان
برای انجام هر گناهی دستشان باز است.وقتی ما به بررسی منبع حدیث
و هم چنین راویان و اسناد روایت آن حدیث پرداختیم، دریافتیم که نام
بسیاری از راویان در کتب حدیثی ذکر نشده است و افراد قابل اعتمادی
نیستند.از طرفی متن خود روایت با آیات قرآن تناقض آشکاری دارد.
مثلا در ابتدای حدیث آمده است:
و أَمَرتُ الکِرامَ الکاتبین أن یَرفعوا القلمَ عن الخلقِ کلّهم ثلاثة أیامٍ من ذلک
الیوم و لاأَکتبُ علیهم شیئاً من خطایاهم کرامة لک و لوصیک . ( به
فرشتگان نویسنده ی اعمال، دستور دادم به مدت سه روز قلم را از
همه ی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند..)
اشکالات وارد بر حدیث:
1- مخالفت با قوانین و سنن الهی
خداوند در سوره زلزال می فرماید: « فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من
یعمل مثقال ذرة شراً یره .پس هرکس به اندازه ی ذره ای خوبی کند آن را
خواهد دید و هرکس به اندازه ی ذره ای شر انجام دهد آنرا می بیند.»
2- تناقض با دیگر سخنان أئمه
در حالیکه آن بزرگواران در دیگر سخنانشان این طور می فرمایند: « ما من
نکبةٍ تصیب العبد الا بذنب. هیچ زشتی به بنده نمی رسد مگر به خاطر
گناه.»
و یا اینکه می فرمایند: « لاتنال ولایتنا الا بالعمل و الورع. به ولایت ما نتوان
رسید جز با اعمال نیک و پرهیزکاری و دوری از گناه. »
3- اختلاف های زیادی بین نقل های مختلف این روایت وجود دارد از جمله
اینکه اسحاق در کتاب « مختصر » به نقل روایت امام هادی (علیه السلام)
می پردازد ولی در کتاب « انوار نعمانیه » آن را از امام حسن عسکری
( علیه السلام ) روایت می کند.
اگر این حرف هم روایت بود ...
طي استفتايي كه از آيت ا... مكارم شيرازي شده است ايشان سند اين
حديث را غير قابل قبول خواندند .در مورد حدیث رفع القلم که ذیلا به آن
اشاره مى شود:
«وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبینَ اَنْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَیّام مِنْ ذلِکَ
الْیَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَیْهِمْ شَیْئَاً مِنْ خَطا یا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِیِّکَ»
شما در بخش گناهان اعلام کرده اید که از لحاظ سند مشکل دارد
می خواستم در خواست کنم در صورت امکان بیشتر و با مدارک توضیح
بفرمایید چون متاسفانه بعضی از دوستان اینجانب به شدت درگیر این
ماجرا هستند و معتقد به آن !
این مسأله از واضحات است که هر حدیثی بر خلاف قرآن باشد غیر قابل
قبول است بنابراین اگر حدیثی اجازه ارتکاب گناهان را بدهد باید آن را کنار
انداخت خود امامان این دستور را به ما داده اند.
نظر مراجع تقلید حول حدیث رفع القلم
سؤال:در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز
نهم ربیع ـ با توجه به نسبتی که به این روز می دهند ـتوجهی خاص به این
روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می داده اند. از صحت و سقم این
انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف
شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می گیرد و از ساحت فرد
مسلمان و شیعه ی اهل بیت (علیهم السّلام)به دور است. و آن چه بر این
نگرانی می افزاید وجهه ی شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف
شرع است که با بهانه ی «رفع القلم» و… انجام می گیرد. متأسفانه در
سالهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر
یا صوت این مجالس برای شرکت کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که
در بعضی موارد این فیلم ها و صوت ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان
و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه
و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که
گفته شد خواهشمند است نظر شریف معظم له را نسبت به این سؤالات
بیان فرمائید.
1.حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟
2.شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و
مناهی در این ایام می شود چیست؟
4. توصیه ای را به این افراد بیان فرمائید.
پاسخ ها:
رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه ای
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
بسمه تعالى
هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست
دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام
اکید است.
موفق و مؤید باشید.
***
آیت الله العظمی نوری همدانی
بسمه تعالی
سلام علیکم
ج: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از
تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب
نمایند.
حسین نوری همدانی
***
آیت الله العظمی مکارم شیرازی
اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم.
و ثانیاً: بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و
چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست
هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر.
و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه های صحیحی دارد نه این را ههای خلاف.
همیشه موفق باشید
۸۵/۵/۱۴
***
آیت الله العظمی بهجت
بسمه تعالی
ج۱و۲: تقیه از أوجب واجبات است و محافظه کاری کامل در مواردی که
معرضیت احتمالی خلاف تقیه دارد لازم می باشد.
ج۳: مخصِصّی برای دلیل معصیت نیست و توسعه در امهال توبه محتمل
است.
ج۴: معلوم شد.
***
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
لم یصح رفع القلم، بل کلّ مسلم مؤظف بواجباته الدینیه ولا فرق بین ایام
السنه، ولا یجوز فعل مایوجب الفرقه بین المسلمین أو وهن الشیعه.
ترجمه:
حدیث رفع القلم صحیح نیست،بلکه هر مسلمانی مؤظف به انجام واجبات
دینی بوده و فرقی در ایام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالی
که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست.
***
آیت الله مصباح یزدی
برادر گرامی،
سلام علیکم و رحمه الله
همان طور که بزرگان فرموده اند، هرگونه عملی که منشأ شدت خصومت
و اضرار به مال و جان و عرض شیعیان باشد ممنوع است و موجب
مشارکت در گناه هتک حرمت شیعیان می شود. از خدای متعال مسألت
داریم اسلام و تشیع را از شرّ جاهلان حفظ فرماید.
آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
بسمه تعالی
لایجوز ارتکاب المحرم بلا فرق بین الیوم التاسع من الربیع و غیره کما
لا تجوز الاعمال الموهنه للشیعه او الموجبه لتکفیرهم او تشدید
الاختلاف والفرقه بین المسلمین وفق الله الجمیع للصواب و التسدید.
ترجمه:
انجام دادن محرمات جایز نیست و در آن فرقی بین نهم ربیع و روزهای
دیگر نیست همان گونه که انجام اعمالی که موجب وهن شیعه یا
کافر نامیدن آنها و یا تشدید اختلافات و تفرقه بین مسلمانان می شود
نیز جایز نیست. خداوند همه را به حق و صواب هدایت فرماید.
زندگينامه امام عسگري (علیه السلام)
1. حضرت امام حسن عسگری(علیه السلام)
2. صورت وسیرت امام حسن عسگری(علیه السلام)
4. شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)
5. ماجرای جانشین بر حق امام حسن عسگری(علیه السلام)
حضرت امام حسن عسگری(علیه السلام)
امام حسن عسکری (ع ) در سال 232هجری در مدينه چشم به جهان
گشود . مادر والا گهرش سوسن يا سليل زنی لايق و صاحب فضيلت و در
پرورش فرزند نهايت مراقبت راداشت ،تا حجت حق را آن چنان که شايسته
است پرورش دهد . اين زن پرهيزگار در سفری که امام عسکری (ع ) به
سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنيا رحلت کرد . کنيه آن حضرت
ابامحمد بود .
صورت وسیرت امام حسن عسگری(علیه السلام)
امام يازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت . ابروهای سياه
کمانی ، چشمانی درشت و پيشانی گشاده داشت . دندانها درشت و
بسيار سفيد بود . خالی بر گونه راست داشت . امام حسن عسکری (ع )
بيانی شيرين و جذاب و شخصيتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بي نظير
برای قرآن مجيد بود . راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به
مردم و به ويژه برای اصحاب بزرگوارش - در ايام عمر کوتاه خود - روشن
کرد .
دروران امامت
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع ) به سه دوره
تقسيم مي گردد : دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدينه
گذشت . دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت . دوره سوم نزديک
6 سال امامت آن حضرت مي باشد . دوره امامت حضرت عسکری (ع ) با
قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود . خلفايی که به تقليد هارون در
نشان دادن نيروی خود بلندپروازيهايی داشتند . امام حسن عسکری (ع )
از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانيد . زندانبان آن
حضرت صالح بن وصيف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود ، تا بتواند
آن حضرت را - به وسيله آن دو غلام - آزار بيشتری دهد ، اما آن دو غلام که
خود از نزديک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثير آن امام بزرگوار قرار
گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراييده بودند . وقتی از اين غلامان جويای
حال امام شدند ، مي گفتند اين زندانی روزها روزه دار است و شبها تا ب
امداد به عبادت و راز و نياز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن
نمي گويد . عبيدالله خاقان وزير معتمد عباسی با همه غروری که داشت
وقتی با حضرت عسکری(ع) ملاقات مي کرد به احترام آن حضرت بر
مي خاست ، و آن حضرت را بر مسند خود مي نشانيد . پيوسته مي گفت :
در سامره کسی را مانند آن حضرت نديده ام ، وی زاهدترين و داناترين
مردم روزگار است . پسر عبيدالله خاقان مي گفت : من پيوسته احوال آن
حضرت را از مردم مي پرسيدم . مردم را نسبت به او متواضع مي يافتم .
مي ديدم همه مردم به بزرگواريش معترفند و دوستدار او مي باشند .
با آنکه امام (ع ) جز با خواص شيعيان خود آميزش نمي فرمود ، دستگاه
خلافت عباسی برای حفظ آرامش خلافت خود بيشتر اوقات ، آن حضرت را
زندانی و ممنوع از معاشرت داشت . " از جمله مسائل روزگار امام حسن
عسکری (ع ) يکی نيز اين بود که از طرف خلافت وقت ، اموال و اوقات
شيعه ، به دست کسانی سپرده مي شد که دشمن آل محمد (ص ) و
جريانهای شيعی بودند ، تا بدين گونه بنيه مالی نهضت تقويت نشود .
چنانکه نوشته اند که احمد بن عبيدالله بن خاقان از جانب خلفا ، والی
اوقاف و صدقات بود در قم ، و او نسبت به اهل بيت رسالت ، نهايت مرتبه
عداوت را داشت " . " نيز اصحاب امام حسن عسکری (ع)، متفرق بودند و
امکان تمرکز برای آنان نبود ، کسانی چون ابوعلی احمد بن اسحاق
اشعری در قم و ابوسهل اسماعيل نوبختی در بغداد مي زيستند ، فشار و
مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی ، پس از شهادت حضرت رضا (ع )
معمول داشت ، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترين
نوع درگيری واداشته بود . اين جناح نيز طبق ايمان به حق و دعوت به
اصول عدالت کلی ، اين همه سختی را تحمل مي کرد ، و لحظه ای از
حراست ( و نگهبانی ) موضع غفلت نمي کرد " . اينکه گفتيم : حضرت
هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسکری (ع ) هم از سوی دستگاه خلافت
تحت مراقبت شديد و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار
ما - جز با ياران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دينی
خود به آنها مراجعه مي نمودند - کمتر معاشرت مي کردند به جهت آن بود
که دوران غيبت حضرت مهدی (ع ) نزديک بود ، و مردم مي بايست کم کم
بدان خو گيرند ، و جهت سياسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که
پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند ، و پيش آمدن دوران غيبت در
نظر آنان عجيب نيايد . باری ، امام حسن عسکری (ع ) بيش از 29سال
عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و رياست روحانی اسلامی ، آثار
مهمی از تفسير قرآن و نشر احکام و بيان مسائل فقهی و جهت دادن به
حرکت انقلابی شيعيانی که از راههای دور برای کسب فيض به محضر
امام عسگری(علیه السلام ) مي رسيدند بر جای گذاشت .
در زمان امام يازدهم تعليمات عاليه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات
کلامی جنبش علمی خاصی را تجديد کرد ، و فرهنگ شيعی - که تا آن
زمان شناخته شده بود - در رشته های ديگر نيز مانند فلسفه و کلام باعث
ظهور مردان بزرگی چون يعقوب بن اسحاق کندی ، که خود معاصر امام
حسن عسکری(ع) بود و تحت تعليمات آن امام ، گرديد . در قدرت علمی
امام (ع ) - که از سرچشمه زلال ولايت و اهل بيت عصمت مايه گرفته بود -
نکته ها گفته اند . از جمله : همين يعقوب بن اسحاق کندی فيلسوف بزرگ
عرب که دانشمند معروف ايرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده
است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن
نوشته بود سوزانيد و بعدها از دوستداران و در صف پيروان آن حضرت
درآمد .
شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجری
نوشته اند . در کيفيت شهادت امام حسن عسگری(ع) بزرگوار آمده است :
فرزند عبيدالله بن خاقان گويد روزی برای پدرم (که وزير معتمد عباسی بود)
خبر آوردند که ابن الرضا -يعنی حضرت امام حسن عسکری(ع)رنجور شده
پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد . خليفه پنج نفر
از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . يکی از ايشان نحرير خادم
بود که از محرمان خاص خليفه بود ، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم
خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبيبی را
مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود
بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ،
و ضعف بر او مستولی گرديده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت
و اطبا را - که عموما اطبای مسيحی و يهودی در آن زمان بودند - امر کرد
که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران )را طلبيد
و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت
باشند . و اين کارها را برای آن مي کردند که آن زهری که به آن حضرت
داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به
مرگ خود از دنيا رفته ، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه
بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در
سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود .
بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زيرا شنيده
بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی خواهد شد ، و اهل باطل را
منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او مي کردند ... . اين
جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل
و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص )
مي پيوست،شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری
(ع)فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم(ص)
ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها
خاتمه خواهد داد . بدين جهت به بهانه های مختلف در خانه حضرت امام
عسکری (ع ) رفت و آمد بسيار مي کردند ، و جستجو مي نمودند تا از آن
فرزند گرامی اثری بيابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و
فرعون در ظهور حضرت ابراهيم (ع ) و حضرت موسی (ع ) تکرار مي شد .
حتی قابله هايی را گماشته بودند که در اين کار مهم پی جويی کنند . اما
خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهيد خواند - حجت خود را از گزند
دشمنان و آسيب زمان حفظ کرد ، و همچنان نگاهداری خواهد کرد تا
مأموريت الهی خود را انجام دهد . باری ، علت شهادت آن حضرت را سمی
مي دانند که معتمد عباسی در غذا به آن حضرت خورانيد و بعد ، از کردار
زشت خود پشيمان شد . بناچار اطبای مسيحی و يهودی که در آن زمان کار
طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند ، به ويژه در مأموريتهايی که
توطئه قتل امام بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع ) در ميان بود ، برای
معالجه فرستاد . البته از اين دلسوزيهای ظاهری هدف ديگری داشت ، و
آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقيقت ماجرا بود . بعد از
آگاه شدن شيعيان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری
(علیه السلام ) شهر سامره را غبار غم گرفت ، و از هر سوی صدای ناله و
گريه برخاست . مردم آماده سوگواری و تشييع جنازه آن حضرت شدند .
ماجرای جانشین یر حق امام حسن عسگری(علیه السلام)
ابوالاديان مي گويد : من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع )مي کردم
نامه هاي آن حضرت را به شهرها مي بردم . در مرض موت ، روزی من را
طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم . سپس امام
فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی شد و صدای گريه و
شيون از خانه من خواهی شنيد ، و در آن موقع مشغول غسل دادن من
خواهند بود . ابوالاديان به امام عرض مي کند : ای سيد من ، هرگاه اين
واقعه دردناک روی دهد ، امامت با کيست ؟ فرمود : هر که جواب نامه من
را از تو طلب کند .ابوالاديان مي گويد : دوباره پرسيدم علامت ديگری به من
بفرما . امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد . ابوالاديان مي گويد : باز هم
علامت ديگری بگو تا بدانم . امام مي گويد : هر که بگويد که در هميان چه
چيز است او امام شماست . ابوالاديان مي گويد : مهابت و شکوه امام
باعث شد که نتوانم چيز ديگری بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و پس
از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسيدم صدای شيون و گريه
از خانه امام بلند بود . داخل خانه امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن
عسکری(ع) را ديدم که نشسته ، و شيعيان به او تسليت مي دهند و به
امامت او تهنيت مي گويند . من از اين بابت بسيار تعجب کردم پيش رفتم و
تعزيت و تهنيت گفتم . اما او جوابی نداد و هيچ سؤالی نکرد . چون بدن
مطهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب
را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز ايستاد ،
طفلی گندمگون و پيچيده موی ، گشاده دندانی مانند پاره ماه بيرون آمد و
ردای جعفر را کشيد و گفت: ای عمو پس بايست که من به نماز سزاوارترم
رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ايستاد . سپس آن طفل پيش آمد و بر پدر
نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی امام علی النقی(عليه السلام)دفن کرد .
سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسليم کن .
من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس " حاجزوشا " از جعفر پرسيد : اين
کودک که بود ، جعفر گفت : به خدا قسم من او را نمي شناسم و هرگز او
را نديده ام . در اين موقع ، عده ای از شيعيان از شهر قم رسيدند ، چون از
شهادت امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر اشاره کردند . چند تن از آن
مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسيدند : بگو که نامه هايی که داريم از چه
جماعتی است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببينيد مردم از من
علم غيب مي خواهند ! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر
ظاهر شد و از قول امام گفت : ای مردم قم با شما نامه هايی است از
فلان و فلان و هميانی ( کيسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که در آن
ده اشرفی است با روکش طلا . شيعيانی که از قم آمده بودند گفتند : هر
کس تو را فرستاده است امام زمان است اين نامه ها و هميان را به او
تسليم کن . جعفر کذاب نزد معتمد خليفه آمد و جريان واقعه را نقل کرد .
معتمد گفت : برويد و در خانه امام حسن عسکری (ع ) جستجو کنيد و
کودک را پيدا کنيد . رفتند و از کودک اثری نيافتند . ناچار " صيقل " کنيز
حضرت امام عسکری (ع )را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اينکه
او حامله است . ولی هرچه بيشتر جستند کمتر يافتند . خداوند آن کودک
مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نيز در کنف حمايت حق است و به
ظاهر از نظرها پنهان مي باشد . درود خدای بزرگ بر او باد .
الا ای اهل فتنه ننگتان باد
که دشمن را نمودید اینچنین شاد
در عاشورا که عالم در عزا بود
صدای گریه در کل فضا بود
شکستید حرمت خون خدا را
زدید آتش بنای مسجدی را
کف و سوت و صدای هلهله باز
نمودید کربلای دیگر آغاز
صدای شادی و شور و نوا بود
دلتان از دل مردم جدا بود
درون شهر تهران جمع گشتید
به ظاهر جلوه ای از شمع گشتید
بدون هیچ مدرک یا دلیلی
زدید بر هر که ریشی داشت سیلی
بنای اغتشاش و رعب و وحشت
شما بگذاشتید بر جان ملت
از انبوه خیانت هایتان توبه نمایید
وگرنه روز محشر روسیاهید
شهیدان حافظ این انقلابند
از این رو فتنه ها همچون سرابند
الا ای دشمن بیمایه و پست
مشو در شادیت اینگونه سرمست
که ما مردان تاریخ آفرینیم
۹ دی شد گواه، بنگر چنینیم
بساط فتنه را درهم شکستیم
چرا که با ولایت عهد بستیم
نمیگردیم ما هرگز پشیمان
از این پیمانمان با راه قرآن
پیام مردم ما جمله این است
ولایت حافظ این سرزمین است
بمیر ای دشمنم از بغض و کینه
که مولایم امیر المومنینه
خدایا روزی ما کن سعادت
نمی خواهیم ما غیر از شهادت
شعر از: روح الله بزی
رفع حصرآغاز محاکمه و مجازات است مجازات
اهل بغی و افساد فیالارض معلوم است.
خبرگزاری تسنیم: معاون راهبردی قوه قضاییه گفت: خیانت
و جنایتی که عوامل و کارگزاران فتنه انجام دادند قابل
اغماض و گذشت نیست و کمترین جرم آنها افساد
فی الارض و بغی است.
ترسیم ره امام، یعنی ۹ دی
بر زخم دل، التیام، یعنی ۹ دی
ما منتقمان روز عاشورائیم
مختار! ببین قیام یعنی ۹ دی
***
آقا! دیدم که صلابت تو پابرجا ماند
انگشت تحیر به لب دنیا ماند
والله به تاریخ نخواهندنوشت:
سیدعلی خامنه ای تنها ماند
***
ای سیدعلی! سیادتت را عشق است
صبر و کرم و شهامتت را عشق است
گور پدرش هر که تو را آزارد
آقای منی، ولایتت را عشق است
چون امر نمایی، همگی می آییم
فرمانده ی ما! اوامرت را عشق است
از دست سران بی بصیرت، هیهات
مظلوم زمان! بصیرتت را عشق است
***
"این حادثه ۹ دی، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ
شود، بایستی گرامی داشته شود.« امام خامنه ای(ارواحنا فداه)»
***
"اگر اين فتنه نبود، بلاشك كارهاى گوناگون كشور بهتر پيش ميرفت.
اينها دشمنان را اميدوار كردند و روحيه دادند به كسانى كه عليه نظام
اسلامى جبههبندى كردهاند و يك جبههاى تشكيل دادهاند."
امام خامنه ای(ارواحنا فداه)
***
اگر از سرهایمان کوه بسازند، فرزندانمان هرگز در کتاب تاریخ نخواهند
خواند که: امام خامنه ای تنها ماند...
*سالروز حماسه ی عاشورایی ۹ دی گرامی باد*
یاسوج - ایرنا - عضور ارشد و سخنگوی حزب کارگزاران در پاسخ به سوال
یکی از دانشجویان گفت: میرحسین موسوی را شخصیتی انقلابی،
معتقد و هنوز هم نخست وزیر امام خمینی (ره) می دانم.؟!
خبرگزاری تسنیم: نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران گفت:
نباید در زمان ما برخی عمامه به سرها و سیاسیون با این
طرف ارتباط داشته باشند و از طرف دیگر فتنهگران را نوازش
کنند.
حجتالاسلام سعیدی یادآور شد: بعد از رحلت پیامبر(ص) خواص به سه
دسته تقسیم شدند؛ یک دسته در برابر امام علی(ع) صفآرایی کرده و
یک دسته بر محور امام علی(ع) قرار داشتند؛ دسته سوم کسانی بودند
زمینه جهالت مردم را فراهم کردند و موجب شدند تا مردم به اشتباه
بیفتند که در میان آنها چهرههایی مانند ابوموسی اشعری و اسامة بن
زید از سرداران سپاه پیامبر(ص) حضور داشتند.
وی تاکید کرد: اگر سردار و چهرههای پیشکسوت و آیتاللهی، جبهه را
نشناسند ضربه بدی به مردم وارد میکنند. ما نمونه این موضوع را در
تاریخ میبینیم؛ در سال 88 فتنهای در کشور رخ داد که مقام معظم
رهبری با صراحت درباره آن موضع گرفتند و گرچه منبع و ریشه فتنه را
انگلستان و آمریکا اعلام کردند، اما به کرات عوامل روی صحنه فتنه را
معرفی فرمودند؛ من تعجب میکنم که چرا برخی نمیفهمند؟
نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران ادامه داد: مسئله اینجاست که
همه مردم در 9 دی 88 اعلام موضع کردند، اما عدهای از خواص سکوت
کردند و همچنان نیز ساکتند؛ نباید آن زمان تکرار شود و خواص عصر ما
اشتباهات خواص عصر پیامبر(ص) و خواص عصر بنیاسرائیل را تکرار
کنند. خواص عصر پیامبر(ص) نباید اشتباهات خواص بنیاسرائیل را
تکرار میکردند.
حجتالاسلام سعیدی تصریح کرد: نباید در زمان ما برخی عمامه به
سرها و سیاسیون با این طرف ارتباط داشته باشند و از طرف دیگر
فتنهگران را نوازش کنند.