در شهر اسد آباد همدان در محله با سابقه((امامزاده احمد))مردمانی
نجیب از سادات حسینی زندگی می گذرانند و پاکمردی از تبار پیامبر
صلی الله(علیه و آله)راهبری آنان را بر عهده دارد. سید صفدر عالمی
پرهیزگار و دانشمندی پارساست که ساکنان کوچه سیدان ، سالاری
آن بزرگوار را پذیرفته و دل به فرمانش سپرده اند.([1])
وی از نوادگان امام سجاد(علیه السلام)است وخاندانش ازسال 673 ق
در محله((سیدان))اسد آباد همدان جای گرفته اند. اغلب آنان از اهل
علم ومقتدای مردم و قاضی دیار خود بودند و از میانشان خوشنویسان
معروفی چون(میرزکی)(برادر سید صفدر)برخاسته اند. این دودمان
در میان مردم اسد آباد به طایفه شیخ الاسلامی معروف بوده وهستند.
مردم اسد آباد برای سید صفدر و نیاکان وی احترام خاصی قائل
بودند بخصوص اینکه سلسله کرامات و سجایای برجسته ای
داشته اند.([2])
بی شک درخت و درختکاری و طبیعت سرسبز از نگاه قرآن و
سخنان اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ممتازی برخوردار است. در
قرآن کریم، حیات مجدد طبیعت بعد از مرگ ظاهری از نعمت های
الهی و نشانه های خداوند برای اهل ایمان شمرده شده و یا به عنوان
مثالی برای برپایی قیامت و معاد از آن یاد شده است.
در احادیث آمده است که اگر کسی درختی را آب بدهد، انگار مؤمن
تشنه ای را آب داده است. آب دادن به درخت، مثل آب دادن به مؤمن
است. در حدیث دیگری وارد شده است که: «إِنْ قَامَتِ السَّاعَهُ وَ فِی یدِ
أَحَدِکمُ الْفَسِیلَهُ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا تَقُومَ السَّاعَهُ حَتَّی یغْرِسَهَا فَلْیغْرِسْهَا؛
که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر قیامت به پا شد،
اگر در آن زمان یک درخت در دست داری، همان را بنشان»
(مستدرک الوسائل/ ج 13/ ص 460)
جوانهای سبیل کلفت کمونیست، با عینکهای کائوچویی دسته کلفت
قهوهای یا مشکی، در حالی که بعضیشان کلاه پشمی بر سر داشتند،
دستها را محکم در جیب اورکت یا کاپشن خود فرو کرده، در اطراف
دانشکده ادبیات ایستاده بودند.
به دست خدا
در قرآن مجید آمده است: «هرگز به حقیقت نیکوکاری نمی رسید،
مگر آنکه از آنچه دوست می دارید، انفاق کنید». چون انفاق در راه
خداوند است و به دست او می رسد، پسندیده است از بهترین چیزهایی
باشد که در اختیار داریم. چیزهایی که شایستگی هدیه کردن به
پروردگارمان را داشته باشد.
دستگیری در روز جزا
حضرت علی علیه السلام در بیان زیبایی می فرمایند: «تا فرصت
باقی است، راه توبه باز است. عمل نیکو انجام دهید، پیش از آنکه
چراغ عمل، خاموش گردد و فرصت، پایان پذیرد و اجل فرا رسد و
در توبه بسته شود». و خداوند مهربان نیز از ما خواسته است: پیش
از آنکه مرگمان فرا برسد، از اموال خود در راه خدا انفاق کنیم و
اعمالی نیکو برای روزهای سخت مرگ و ناتوانی پیش بفرستیم.
چرا که اگر اهل انفاق نباشیم و در دنیا دست نیازمندان را نگیریم،
در آخرت نیز کسی از ما دستگیری نمی کند.
با آنکه حضرت فاطمه(س) در میان زنان عصر پیامبر(ص)
برجسته و از نوادر دهر بوده و هست، اما هیچ نشانی از آن
صاحب نشان پیشگاه خدا و پیامبر(ص)، در مدینه نیست و هیچ
کسی قبر ایشان را نمیشناسد.
سوال اساسی این است که چه اتفاقاتی رخ داده که قبر هر
صحابی و زن پیامبر(ص) مشخص و معلوم است، اما هیچ نشانی
از قبر آن حضرت(س) وجود ندارد؟
عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم . . .
چه حالی داده دل را دست مادر / که می شستی زدنیا دست مادر
از آن سیلی مگر چشمت نمی دید / که می جستی مرا با دست مادر . . .
مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی
را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین
را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب
این روحانی باشم،
بسم الله الرحمن الرحیم
در مقام بیان عظمت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
و برکات وجودی آن بزرگواران چه میتوان گفت و از کجا
باید شروع کرد؟
آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی)
تقدیم به روح بلند امیر آبشناسان که وجودت پربرکتش باعث آموزش
دیدن بسیاری از سرداران و امیران نظامی ایران بود و شهادتش
موجب تقویت روحیه ایثارگری در بین آنها...
مرد مردستان
بارها دیدم که مانع از حضور نیروهای بسیجی در عملیات
می شد و سعی می کرد که ابتدا نیروهای ارتش وارد
عملیات شوند. او می گفت:تا زمانی که ارتشی ها توان
دارند، نباید از دماغ نیروی داوطلب قطره ای خون بیاید،
در درجه اول وظیفه ما نظامیان است. زندگی برما حرام
است اگر وظیفه مان را انجام ندهیم.
تیمسار آبشناسان و نامه به صدام
زمانی که صدام شهرهای ایران را موشک باران و بمباران می کرد،
تیمسار آبشناسان نامهای به صدام نوشت که خیلی خواندنی است و
یکی از افتخارات ارتش جمهوری اسلای ایران است…
«اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و
نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من
و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوهای که میپسندد،بجنگد
نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی، محلههای مسکونی و
بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».
در جواب نامه، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به
دشت عباس فرستاد تا به تیمسار آبشناسان یک جنگ تخصصی را
نشان بدهد.
سالها قبل در اسکاتلند، تیمسار آبشناسان، ژنرال عبدالحمید و گروهش
را در مسابقه کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان دیده بود. آنجا گروه
او اول شد و عراقیها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقى دوباره
مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانى
لشکرش را شکست داد و خود او را اسیر کرد.
زنده باد یاد دلیر مردان سرزمینم ………