تبعید امام جواد (علیه السلام) از مدینه به بغداد(220 هجری قمری)
سیاست انقلابی کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم عماریون احساس وظیفه کنند در صحنه حاضر‌شوند

28 محرم، امام جواد (علیه السلام) به دستور معتصم عباسی به بغداد 

تبعید شد در 28 محرم سال 220 هجری قمری امام محمد تقی(علیه السلام) 

به بغداد تبعید و چند ماه بعد در این شهر توسط دختر مأمون عباسی 

(همسرش)مسموم شد و به شهادت رسید.


امام محمد تقى (عليه السلام) معروف به جوادالائمه در 10 رجب و به

روايتى در 19 رمضان سال 195 قمرى در مدينه ديده به جهان گشود.پدرش

 حضرت امام رضا (عليه السلام) و مادرش سبيكه (عليه السلام) است كه

امام رضا (عليه السلام) وى را "خيزران" ناميده بود. اين بانوى پرهيزكار و

زاهد، از اهالى "نوبه" در سرزمين مصر و از خاندان قبطيه (همسر رسول

خدا (صلى الله عليه و آله) بود.

پدرش امام رضا (عليه السلام) در سال 200 قمرى ، در حالى كه امام

محمد تقى (عليه السلام) تنها شش سال بيشتر نداشت به اجبار و اكراه

مامون عباسى عازم خراسان گرديد و فرزند خردسال خويش را در مدينه

جانشين خود نمود و همگان را امر به پيروى از او كرد. امام محمد تقى

(عليه السلام) در هشت سالگى ، پس از شهادت پدر مهربانش به دست

مامون عباسى ، امامت شيعيان را بر عهده گرفت.

آن حضرت در طول عمر با بركت و كوتاه مدت خويش ، دوباره به بغداد

مسافرت نمود، كه هر دو بار، مصادف با ماه محرم بود.

بار نخست ، بنا به دعوت مامون عباسى (پس از شهادت امام رضا

(عليه السلام) در خراسان و بازگشت مامون در بغداد) عازم عراق گرديد و

در محرم سال 215 قمرى وارد بغداد شد. در همين هنگام مامون درصدد

تجهيز نيروى نظامى عظيم براى نبرد با روميان بر آمده بود.

مامون ، هنگامى كه به مقام علمى ، حكمت ، ادب و فضايل انسانى امام

محمد تقى (عليه السلام) آگاهى پيدا كرد، از وى به گرمى استقبال نمود و

او را بر سايران ، اعم از عباسيان و علويان ترجيح و برترى داد و حتى دختر

خود، ام الفضل را به عقد ازدواج آن حضرت درآورد.

عباسيان و درباريان مامون كه از تصميم وى در ازدواج دخترش با اماممحمد

تقى (عليه السلام) آگاهى يافته بودند. جملگى اقدام به سعايت و ايجاد

بدگمانى نموده و مامون را از آينده اين امر برحذر داشتند. آنان به مامون

گفتند: پيش از اين ، ولايت عهدى را به پدرش على بن موسى

(عليه السلام) واگذار كردى و اگر عمرش دوام مى يافت ، پس از مرگ تو،

خلافت از عباسيان به علويان منتقل مى گرديد. حال كه پدرش از دنيا رفته

است و عباسيان از آن دغدغه خاطر رهايى يافته اند، بار ديگر علويان را بر

ما مسلط مگردان !و محمد بن على(عليه السلام)را به دامادى خود انتخاب

نكن و دامادى ديگر براى خويش برگزين . مامون كه به گفتار بى اساس

آنان اعتقادى نداشت و از سوى ديگر آگاهى كامل به كمالات و فضايل

انسانى امام جواد (عليه السلام) داشت ، در عين مخالفت عباسيان و

درباريان خلافت ، دختر خود را به عقد آن حضرت درآورد.

وى براى نشان دادن شايستگى آن حضرت ، جلسه مناظره علمى تشكيل

داد و آن حضرت را با عالم ترين و مشهورترين فقيه درباره عباسيان ، يعنى

"يحيى بن اكثم" به مناظره و مباحثه علمى وادار كرد و از اين راه ، موقعيت

علمى و فضيلت علمى و فضيلت هاى ناشناخته آن حضرت را بر همگان

اثبات نمود.

مامون در حد مطلوب از آن حضرت تكريم و احترام نمود ولى آن حضرت ،

تمايلى به زندگى اشرافى و معاشرت با آنان نداشت و به دنبال فرصتى

بود كه خود را از آن محيط خارج گرداند.

امام جواد (عليه السلام) به بهانه زيارت خانه خدا از بغداد عازم مكه معظمه

گرديد و پس از مراسم حج ، به مدينه رفت و در همان جا ماندگار شد.

ام الفضل،همسر امام جواد(عليه السلام)كه در دربار خلافت پرورش يافته

و از زندگى اشرافى برخوردار بود، تحمل زندگى زاهدانه و بى آلايش

خاندان عصمت و طهارت را نداشت . به همين جهت از آغاز ورود به مدينه

منوره ، بناى ناسازگارى در پيش گرفت و اصرار به بازگشت به بغداد را

مى نمود.

ام الفضل ، چند بار در نزد پدرش مامون ، از امام جواد شكايت و گلايه نمود

كه آن حضرت ، توجه چندانى به وى ندارد و به همسران ديگر خود بهاى

بيشترى مى دهد. مامون ، به اظهار نگرانى و شكوائيه هاى دخترش

اعتنايى نمى كرد و وى را توصيه به زندگى مسالمت آميز با همسرش

امام جواد (عليه السلام) مى كرد.

مامون تا زنده بود از احترام و تكريم امام جواد (عليه السلام) كوتاهى نكرد

و از اين كه آن حضرت ، دامادى وى را پذيرفته است ، افتخار مى نمود.

سرانجام ، مامون در هفدهم رجب سال 218 قمرى در طرطوس شام بدرود

حيات گفته و برادرش "معتصم عباسى" جانشين وى گرديد و زمام امور

خلافت را بر عهده گرفت . معتصم با اين كه در ظاهر براى امام جواد احترام

و اكرام قائل بود. ولى در باطن نسبت به مقام و منزلت آن حضرت و

شايستگى وى براى رهبرى مسلمانان ، رشك مى برد و درصدد تحقير و

نابودى آن حضرت برآمد.

معتصم براى كنترل و مراقبت بيشتر آن حضرت ، وى را به بغداد طلبيد. گر

چه در ظاهر خواسته اش ، صورت دعوت را داشت ولى در حقيقت ، آن

حضرت را به اكراه و اجبار به بغداد طلبيد و وى را در آن جا تبعيد نمود.

امام محمد تقى عليه السلام به ناچار عازم بغداد شد. آن حضرت فرزندش

امام على نقى (عليه السلام) معروف به هادى را در مدينه جانشين خود

كرد و به همراه همسرش ام الفضل به بغداد رفت . ورود آن حضرت به

بغداد، دو روز مانده به آخر محرم سال 220 قمرى بود.

معتصم در باطن ، نسبت به آن حضرت و تمام خاندان عصمت و اهل بيت

(عليهم السلام) و شيعيان آنان دشمنى داشت و با بهانه هايى ، محدوديت

هاى تازه اى براى آنان قائل مى شد.امام محمد تقى (عليه السلام) در اين

سفر، چند ماهى بيشتر در بغداد زندگى نكرد و سرانجام در آخر ذى قعده

همين سال (220) به وسيله زهرى كه همسرش ام الفضل به تحريك

برادرش جعفر بن مامون و به دستور عمويش معتصم عباسى به آن حضرت

خورانيد، مسموم گرديد و پس از چندى به شهادت رسيد و در مقابر قريش

بغداد، در كنار جدش امام موسى كاظم (عليه السلام) كه هم اكنون معروف

به كاظمين است، دفن گرديد.

امام جواد (عليه السلام) در ميان دوازده امام معصوم (عليهم السلام) از نظر

سنى ، زودتر از همه به امامت نايل گرديد و از نظر سال هاى عمر، از همه

كم سن تر بود.

آن حضرت در هشت سالگى به امامت رسيد و در 25 سالگى به شهادت نايل

آمد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 1 آذر 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 163
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 163
بازدید ماه : 1140
بازدید کل : 105269
تعداد مطالب : 871
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1